جنون
هفت تز درباب جنون
نادر فتوره‌چی
یک روزنامه صبح چاپ تهران از من خواست در فاصله يي کمتر از يک نيم شبانه روز، «چيزي» در ستايش از جنون، آن هم در حد يک ستون نحيف روزنامه يي بنويسم. ستايش از جنون! هم پيشنهاد آنان جنون آميز بود و هم پذيرش اش از سوي من. لاجرم آنچه مي نويسم نه «چيزي» در ستايش از جنون که تکه پاره هاي اصلاح نشده افکاري است که به شکلي جنون آميز مي کوشم نام «تز» بر آنها بگذارم. با چسباندن هويت «تز» هم کار خود را آسان مي کنم و هم کار خواننده را چرا که تز ها معمولاً لحني برنده و چابک دارند و نيازي نيست تمامي اکسيوم ها و پيش فرض هاي استدلالي را در ضميرشان گنجاند. حال اما مشکل آن است که تزها را معمولاً نظريه پردازان مي نويسند، و چون راقم ، واجد اعتبار براي چنين داعيه يي نيست، خوب است اگر خواننده احتمالي، خود، عباراتي چون «به گمان من»، «بر اين باورم» و… بر سر هر تز بنشاند. اين را هم بيفزايم که در اينجا ستايشي از جنون نخواهم کرد. حتي اگر لحن تزها ستايش گونه باشند؛
اول؛ جنون بيش از آنکه واژه يي «علمي» يا معطوف به گزاره هاي «علم روانشناسي» باشد، واژه يي صوفيانه است. نوعي از شيفتگي را تداعي مي کند. فرد جنون زده را در تصوير، موجودي مي پنداريم که در سويه هاي افراطي امري حساني يا احساسات فارغ از عقلانيت دست و پا مي زند؛ جنون خوردن، جنون مصرف، جنون ايمان، جنون خشم…
دوم؛ جنون يک موقعيت رواني پيشاسياسي است. آن هنگام که سياست به مثابه يگانه شکل تحقق «حقيقت» يا «امر کلي»، بعدي سراپازيستي پيدا کند و چون ستوني از نور و آذرخش از ميان «همه» مي گذرد، موقعيت رواني جنون آميز امري شخصي، ناحقيقي و بدلي تلقي خواهد شد و لاجرم واپس رانده مي شود. سياست مردم، سياست «همه» است و از قضا موقعيت هاي «شخصي» ما، اگر توان درآميختن با امر کلي برآمده از رستاخيز سياست را نداشته باشند، در ويرانه هاي تنهايي و جداافتادگي چون باتلاقي عفن وامي مانند.
سوم؛ جنون دستمايه شاهکارهايي بي همتا در تاريخ بشري است. خلق نگاشته ها و قطعه ها و موتيف ها و سمفوني ها و داستان کوتاه ها و رمان ها و شخصيت پردازي ها و نمايشنامه ها و بر سنگ کنده کاري ها و مجسمه ها و فيلم ها و تئاتر ها و شعر ها و هر آنچه ميزاني از نبوغ بشري را بازنمايي مي کند، بي شک مايه هايي از جنون دارد.
چهارم؛ جنون در بستر تدقيق روانکاوانه و اشکال و نمونه هاي باليني آن، از حشو و زوائد عرفانه و صوفي مسلکانه و آرايه هاي ادبي و توصيفي روزمره و ستايش آميزش تهي است. بر اساس تز دوم، امري معطوف به «شخص» يا «شخصيت» فردي است؛ دستمايه يي براي روانکاو تا لايه هاي نامتعين ذهن يا به قول لاکان «بخش نينديشيده» انديشه را برملا کند.
پنجم؛ جنون توصيفي عليل از موقعيت رواني يا ادراک هاي فلسفي از ماخوليا يا همان سودامزاجي است؛ و حتي اگر با مدارج بالايي از تخفيف و مماشات، آن را مرادف با آنچه هگل و بعد ها فرويد مراد مي کنند، همسان پنداشته شود، دلالتي است از وضعيت فرد پس از ماتم. فرد ماخوليايي قادر به ادراک از دست دادن «ابژه-ميل»اش نيست. سودايي مي شود. گويي که مرده اش را به خاک نمي سپارد. با مرده اش مي زيد. و اين زيستن با «خالي يک عزيز» سودا مي زايد و ماخوليا مي شود. و اين چرخه تا ابد و انتها مي رود.
ششم؛ جنون گاهي از تن بيرون مي ريزد. کاري با روح ندارد. گويي که اندام ها خود سودازده اند. مازادي دارند. در اين حالت بدن ها همچون غزل مي شوند. به هم مي پيوندند. روح را که اسيرشان کرده، مي درند (روح زندان تن است- ميشل فوکو). از جا برمي خيزند. غزل خوان و شيدا مي شوند. آري، بدن ها مازادي تغزلي مي يابند؛ بدن ها، سياسي مي شوند و سياست را همچون غزلي عاشقانه «همه با هم» مي خوانند آن هم از مجراي اتحاد بدن هايشان.
هفتم؛ جنون اين روزها لياقت ستايش ندارد. هيچ امر شخصي اين روزها لياقت ستايش ندارد حتي اگر جنوني فردي منجر به خلق روح نواز ترين آثار هنري شود. آن هنر تجريدي جنون آميز نبوغ زده، پشيزي نمي ارزد اگر از «جمع» بريده باشد
***
ترافیک بزرگراه
زبان درازی میکند کودک
از شیشه بخار زده اتوبوس
هایکو از خودم
از این به بعد هم کسی منو مسخره کنه به شدت مجازات میشه
اطلاعیه
اطلاعيه شوراي نگهبان در محكوميت هتك حرمت عاشورا؛
برخورد قاطع با عوامل وقايع شوم عاشورا چشم فتنه را كور مي‌كند
خبرگزاري فارس: شوراي نگهبان اقدام گروهي فتنه‌گر در هتك حرمت عاشورا را محكوم و تنها راه كور كردن چشم فتنه را شناسائي عوامل و مسببان اين وقايع و برخورد قاطع و قانوني با آنان دانست.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي شوراي نگهبان، متن اطلاعيه شوراي نگهبان قانون اساسي در محكوميت اقدام گروهي فتنه‌گر در هتك حرمت عاشورا به شرح زير است:
ايام شهادت حضرت اباعبدالله‌الحسين و ياران وفادارش را به محضر بقيه الله الاعظم (عج) و رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي و همه عاشقان اهل بيت عليهم السلام تسليت عرض كرده و از حضور آگاهانه مردم ولايتمدار و مؤمن كشورمان در سوگواري‌ها و مجالس معنوي گراميداشت تاسوعا و عاشوراي حسيني تقدير و تشكر مي‌كنيم.
متاسفانه در روز عاشورا در حاليكه ملت مسلمان ايران، در صفوفي يكپارچه در مجالس عزاداري و روضه‌خواني، به سوگ شهادت حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و ياران با وفايش نشسته و به تكريم نهضت عاشورا مي‌پرداختند، گروهي دين ستيز و فتنه‌انگيز، با كف و سوت و هلهله، حرمت اين روز الهي را شكستند و به طور سازمان يافته و هماهنگ، دست به آشوب‌هائي زدند تا قلب استكبار جهاني و رسانه‌هاي وابسته به صهيونيسم بين الملل را شاد كنند.
فتنه‌انگيزان در اين حركت مصيبت‌بار، بار ديگر نه تنها كينه و نفرت خود را از نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بروز دادند بلكه با سوزاندن قرآن كريم، هتك حرمت مساجد، حسينيه‌ها و تكيه‌ها و تهاجم وحشيانه به عزاداران و هيئات مذهبي و تخريب اموال عمومي، نشان دادند كه مانند اسلاف يزيدي خود با تمامي مظاهر و شعائر اسلامي اين ملت صبور، سر ستيز دارند.
شوراي نگهبان، ضمن عرض تسليت اين حرمت شكني بزرگ به ساحت مقدس ولي عصر(عج) و رهبر فرزانه و ملت شريف ايران، از متوليان امور مي‌خواهد به خواست ملت غيرتمند و عاشورائي ايران توجه كرده و ضمن شناسائي عوامل و مسببان اين وقايع شوم و برخورد قاطع و قانوني با آنان، چشم فتنه را كور كنند.
انتهاي پيام/
*****
من کنار خیابان بودم
سوت و کف وهلهله ای ندیدم
ندیدم کسی قرانی رو آتش بزنه
ندیدم کسی هیات و تکیه ای رو آتش بزنه
تهاجم وحشیانه به عزاداران حسینی رو هم ندیدم
بر عکس عزاداران حسینی رو دیدم که با وجود همه فشارها و خطرات و محدودیتها ، بدون اینکه با اتوبوس سپاه بیایند،بدون اینکه رسانه های رسمی بیست و چهار ساعته با التماس دعوتشون کنند، بدون اینکه پلاکاردهای چاپی سپاه و سازمان تبلیغات توی دستشون باشه ، بدون اینکه آش صلواتی بگیرن و بدون اینکه به فکر پیشرفت و ارتقا شغلی باشند
خیابونهای پایتخت رو پر کردند
من کنار خیابون بودم
منی که کنار خیابون بودم حالا دارم با خودم فکر میکنم شورای نگهبان قانون اساسی که میتونه تا این حد کذب تحویل مردم بده
اونهم جایی که خود مردم واقعییات رو دیدند
چرا نباید در رابطه با اون قضیه انتخابات و شمارش آرایی که در ان هزار توی پنهان از انظار عمومی رخ داده دروغ نگه؟
ولی ، در کل عاشورای قشنگی بود، قشنگ ترین و واقعی ترین عاشورایی که میتونستیم ببینیم
.
درود بر حسین ابن علی
متولد سال چهارم هجری
کسی که ازش درس ساختار شکن بودن میگیریم
*****
ضمنا پنج شنبه دیدار تازه میکنیم با دوستان
و چه خوبه که افتخار زیارت رفقای ندیده رو داشته باشیم
،من خوشحال میشم اگر شهرام(تسلی) ، نرگس آیت ( اگر ایران باشه) ، زهره صدری نژاد ، پرند(:دی) ، سردبیر ، یاسمن اکبر پورو رحیلا دهناد رو ببینم
برای اطلاع از زمان و مکان دقیق به امین شاهنده
مراجعه کنید
شاخ 